محمد بن عبدالوهاب معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و بایستی از این مذهب حذف شود. این دیدگاه به یک پالایش اساسی در مذهب سنی اعتقاد داشت و زیارت قبور، تقدیس اولیاء و زندگی مجلل را از بزرگترین گناهان میدانست. مساجد وهابی پیرو همین اعتقادات بسیار ساده و بدون مناره هستند. پیروان آن لباسهای سادهای میپوشند و از استعمال تنباکو و حشیش میپرهیزند.[۱]
عبدالوهاب بعد از اینکه به دلیل مواضع خود از مدینه بیرون شد به شمال
شرقی نجد رفته و خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا
وهابیت از نظر سیاسی متحد دودمان سعودی باشد. شیخ سعودی متقاعد شد که وظیفه
مذهبی آنها به راه انداختن جنگ مقدسی علیه تمام انواع دیگر اسلام است.
سعودیها بر تمامی نجد مسلط شده، مکه و مدینه را اشغال کرده، به کربلا در عراق حملهور شدند و تقریباً تمام شبهجزیره عربستان به جز یمن به تسلط آنها درآمد. سلطان عثمانی
که عربستان را تابع خود میدانست، با کمک گرفتن از حاکم مصر نخستین حکومت
وهابی را در سال ۱۸۱۸ ساقط کرد، اما آنها تحت رهبری فیصل اول دوباره احیا
شده و حکومت خود را تا حدودی بازیابی کردند ولی بار دیگر و این بار به دست
خاندان رشیدیه از شمال عربستان از قدرت کنار رفتند. در ۱۸۸۴ ریاض از کنترل آنها خارج شد و در ۱۸۸۹ به کویت پناهنده شدند. در قرن بیستم سومین مرحله احیای وهابیت با موفقیتهای ملک عبدالعزیز فرا رسید که در سال ۱۹۰۲ ریاض را تصرف کرد و تا سال ۱۹۳۲ با بازپسگیری تقریباً تمام مناطق از دست رفته موفق شد تا حکومت پادشاهی عربستان سعودی را بنیانگذاری کند و از آن زمان تسلط سیاسی و مذهبی وهابیت بر شبهجزیره عربستان تضمین شد.[۲]
پیروان وهابیت خود را «موحدون» میخوانند، نامی که از تأکید آنها بر وحدت مطلق خداوند (اصل توحید) برگرفته شده است. آنها هر عملی را که دلالتکننده به شرک (چندخدایی) بدانند مانند زیارت قبور و تقدیس برخی افراد ممنوع میشمارند. آنها بازگشت به آموزههای اصیل در قران و حدیث (سنت پیامبر) را هدف میدانند و با هر نوع بدعتی مخالفت میکنند. وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب حنبلی است. آنها تاکید زیادی بر معانی ظاهری قران و حدیث و پایهگذاری دولتی اسلامی بر اساس فقه اسلامی دارند.[۳]
در کاربرد معاصر وهابیت به امور متعددی اطلاق میشود، از جمله: ۱) سلفیگری،
۲) جهادگری، ۳) اعتقادات و اعمال دینی رائج در عربستان سعودی، ۴) تفسیر
تحتاللفظی قرآن و سنت، ۵) تعابیری از اسلام که به جای توجه به معنا به صحت
آداب و رسوم تأکید دارند و ۵) به طور کلی هرنوع جنبش مقاومتی که اسلام یا
اصطلاحات اسلامی را به عنوان مرجع خود معرفی میکند.
چنین نگرشی به عمل تکفیر منجر میشود که بنابر آن هرکسی که با تفسیر آنها از اسلام موافق نباشد کافری دانسته میشود که باید با او جهاد کرد. به این ترتیب این دیدگاه معرف تفسیری از اسلام شمرده میشود که به